کتاب حاضر حاصل تألیف و ترجمۀ مجموعهای از مقالات علمی و تخصصی در حوزۀ ارتباطات و رسانه است که با توجه و تأکید ویژه بر تجربۀ مالزی و نیز تلاشهای صورتگرفته در این کشور در راستای بومی سازی و اسلامیسازی دانش در حوزۀ ارتباطات و رسانه گردآوری و تدوین شده است.
صرف نظر از دو مقالۀ تألیفی خودم در این مجموعه (مقاله اول و یازدهم)، سایر مقالات ترجمهشده در این کتاب حاصل یک پروسۀ شناسایی، انتخاب و گزینش هدفمند از بین 60 مقالۀ مختلف با مضمون "اسلام و ارتباطات" است که توسط اینجانب، رئیس وقت مؤسسۀ فرهنگی ـ پژوهشی امین در مالزی و نیز مشاورۀ پروفسور دکتر یوسف حسین، استاد برجستۀ گروه ارتباطات دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی و از جمله پیشگامان عرصۀ ارتباطات در مالزی، گزینش و سپس برای ترجمه آن اقدام شده است. برخی از مقالات ترجمه شده در این کتاب حاصل ترکیب دو یا چند مقاله از یک نویسنده و یا ترکیبی از یک مقاله با یک سخنرانی یا حتی دستنوشته از یک نویسنده است که به صورت انحصاری در اختیار ما قرار گرفته و به صورت تتمه از آن استفاده شده است. همچنین در ترجمه این مجموعه بیش از 10 نفر از مترجمان خبره مشارکت داشته اند. عناوین فصل های این کتاب به شرح ذیل می باشد:
نگاهی به پیشینه اسلامی سازی دانش در دوران معاصر مالزی -
رسانه و ارتباطات در اسلام: انقلاب فرهنگی گوتنبرگ را به فراموشی بسپارید -
اسلام را به یاد آور: نقدی بر هابرماس و فوکو-
معرفت: حلقۀ گمشده در فناوری اطلاعات و ارتباطات-
انفعال فرهنگی و ارتباطات جهانی: بستهبندی مجدد ارزشهای غربی برای کشورهای غیرغربی-
جایگاه ارتباطات در اسلام: یک تحلیل اجتماعی و تاریخی-
ضرورت اسلامی کردن نظریههای ارتباطات-
ارتباطات و ظهور تمدن اولیۀ اسلامی-
نقدی بر اسلامیسازی ارتباطات-
تحلیل رسانههای جمعی: توسعۀ یک چشمانداز اسلامی-
نقش رسانهها در توسعه و امنیت ملی مالزی -
نقش و تأثیر علما در رسانههای گروهی در شبهجزیرۀ مالزی-
؟چرا این کتاب تدوین شده است
زمانی که در سال 1385 برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به مالزی رفتم، خیلی سریع متوجه تفاوت نگاه مالزیایی ها به متون علمی غربی و نیز برداشت متفاوتشان از زندگی و مسایل روز دنیا شدم. در عمده کلاس ها، بحث ها و حتی سمینارهایی که شرکت می کردم، در کنار دهها کتاب علمی و نظری نوشته شده در غرب، کتاب ها و مقالات تدوین شده در کشورهای اسلامی نیز به شدت مورد استناد و ارجاع قرار می گرفت. این برای من خیلی عجیب بود چراکه در این کشور نه با یک نظام انقلابی (همانند ایران) مواجه بودیم و نه با گروه ها و احزاب اسلامی تندرو ضد غرب (همانند بسیاری از کشورهای اسلامی خاورمیانه). جالب تر آنکه عمده اساتید، محققان و روشنفکران برجسته این کشور که همین مواضع و رویکردهای مخالف غربی را دنبال می کردند، خود عمدتا تحصیلکرده انگلیس و یا آمریکا بودند. این موضوع خیلی برای من جالب بود و مرا برای ریشه یابی آن کنجکاو می کرد تا اینکه در نهایت من ریشه آنرا عمدتا در نظام آموزشی این کشور یافتم.
با توجه به اینکه تخصص من در حوزه ارتباطات بود، مطالعاتم در این زمینه را با مطالعه چند مقاله و ترجمه آنها شروع کردم و رسیدیم به مجموعه ای که الان پیش رو دارید. در حین انجام این طرح اما من با دنیای جدیدی از موضوع "بومی سازی و اسلامی سازی" در جهان آشنا شدم که در اینجا فقط به دو نکته بسیار مهم آن به عنوان دو درس آموخته اشاره می کنم:
یکم: مالزی از دهه 1970 موضوع بومی سازی و اسلامی سازی را دنبال کرده و این کشور میزبان یکی از مهمترین جنبش های اسلامی سازی دانش بوده که در نیمه دوم دهه 1970 به رهبری سید محمد نقیب العطاس در "موسسه بین المللی تفکر و تمدن اسلامی" در مالزی شروع شد. این تجربه 50 ساله جنبش اسلامی سازی در مالزی (شروع آن، فعالیت هایی که در حین آن صورت گرفته، فراز و نشیب های آن، خروجی آن و سرنوشت آن) به طور جدی نیاز به مطالعه دارد.
من به عنوان کسی این جنبش را با دقت مطالعه کرده ام و با آن آشنا هستم، اکنون شاهد همان فراز و نشیب ها، چالش ها و ... در جریان اسلامی سازی و بومی سازی دانش در داخل کشور هستم و معتقدم با مطالعه تجربه مالزی و استفاده از درس آموخته های آن می شد از تکرار تلخ چالش های آن در ایران اجتناب کرد.
دوم: عصاره چند دهه تجربه مالزی در زمینه اسلامی سازی دانش را "وان محمد نور" در تقریرش بر آثار نقیب العطاس به خوبی بیان می کند، جایی که وی هشدار می دهد که "در مسیر اسلامی سازی دانش ممکن است با افراد "کوته فکری" مواجه شویم که به اشتباه تصور می کنند اسلامی سازی فرآیندی مکانیکی است که خارج از ذهن یا روح صورت می پذیرد. او به نقل از العطاس به یاد خوانندگان میآورد که فرآیند اسلامی سازی دانش در اصل مفهومی و نظری است و لذا یک امر عقلانی است که به قوه ذهن و ادراک اشاره دارد. همین کوته فکران هستند که صحبت از دوچرخه اسلامی، قطار اسلامی و ... به میان میآورند و یا اولویت بیشتر به تاسیس و راه اندازی نهادها/سازمان/کارگروه های فیزیکی می دهند، غافل از اینکه اسلامی سازی دانش اول از همه و قبل از هرچیز دیگری نیازمند ذهن متعالی است".
من با توجه به جذابیت موضوع و اینکه این جریان، فارغ از حاشیه ها و مسائل جانبی آن، برای کشور حائز اهمیت و سرنوشت ساز است و نباید نسبت به مکانیسم های آن، میزان موفقیت آن و راهکارهای آن دچار سوء تفاهم شد، در چند مقاله دیگر نیز تلاشی برای آشنایی بیشتر جامعه ایرانی با جنبش اسلامی سازی دانش هم در مالزی و هم در آمریکا انجام دادم که خوانندگان می توانند آنها را (اسلامی سازی دانش: تقسیم بندی موضوعی و فراتحلیل آثارو مهمترین منابع) و («چرایی» اسلامی سازی دانش، تعمقی در منطق و استدلال طرفداران اسلامی سازی) و (تعمقی در چیستی اسلامی سازی دانش در اندیشه متفکران اسلامی خارج از ایران) و (تأملی در چگونگی و ملاحظات روششناختی اسلامیسازی دانش در اندیشه متفکران اسلامی خارج از ایران) دانلود نمایند. مهمترین مقاله باقی مانده نیز با عنوان «آینده اسلامی سازی دانش: درس آموخته هایی برای ایران» است که به زودی تدوین و منتشر خواهد شد. همچنین نقشه ذهنی موضوع "اسلامی سازی دانش" در خارج از کشور را می توانید اینجا ببینید و با رئوس آن آشنا شوید. اگر با نحوه کار با این نقشه ذهنی آشنا نیستید، اینجا کلیک کنید.